قدس آنلاین- هفته آخر آذر ماه هر سال در تقویم رسمی کشور به نام هفته پژوهش نامگذاری شده است که البته بزرگداشت پژوهش و پژوهشگران در یک هفته انجام میشود.
تمامی روزهای هفته پژوهش عناوین خاص خود را دارند که امروز «روز پژوهش، فناوری، حوزه و دانشگاه» نام گذاری شده است.
برای تبیین مسئله پژوهش که یکی از مطالبات جدی رهبر انقلاب اسلامی در عرصههای علوم مختلف کشور است و همچنین چگونگی ایجاد پیوند حوزه و دانشگاه در مبانی پژوهشی، با حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی میرباقری استاد علوم و معارف اسلامی و رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت و گویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
جناب میرباقری! چه ضرورت هایی احساس میشد که در تقویم رسمی کشور روز پژوهش به ثبت رسید و هر ساله یک هفته به عنوان هفته پژوهش برنامه هایی در این زمینه برگزار میشود؟
همان طور که میدانید، مبنای توسعه در هر کشوری پژوهشهای علمی در ابعاد گوناگون است و برای ما که در ایران اسلامی و به عنوان پرچمدار توسعه علوم دینی زندگی میکنیم، پژوهش و تحقیق گسترده درباره علوم مختلف و بخصوص علوم اسلامی جایگاه ویژهای دارد.
اما آنچه به ثبت روز پژوهش در تقویم رسمی کشور منجر شده، به باور بنده اهمیت ماهیت پژوهش و نقش آن در توسعههای زیرساختی کشور است.
با توجه به اینکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، کشور ما همواره آماج هجمهها و تحریمهای مختلف از سوی دشمنان قسم خورده نظام اسلامی بوده؛ همین پژوهشها و تولیدات علمی همواره پاسخی کوبنده برای این حرکتهای دشمنان و بخصوص استکبارجهانی بوده است.
با مروری بر کارنامه موفق ایران اسلامی در تولیدات علمی و پژوهشی از علوم پزشکی گرفته تا انرژی هستهای آشکار است که پژوهش سنگ بنای علمی کشور است و پرداختن به این موضوع مهم و بزرگداشت پژوهشگران کشورمان در یک هفته از سال، قدرشناسی و ایجاد انگیزههای بیشتر برای توجه به پژوهش و تولید علم است.
تجربههای نظام جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد، هر وقت مورد تحریم دشمنان قرار گرفتهایم جوانان و پژوهشگران با ایمان کشورمان همین محدودیتها را به فرصت تبدیل کردهاند و دشمن به زانو درآمده است.
اما امروز به عنوان یکی از روزهای هفته پژوهش به نام « روز پژوهش، فناوری، حوزه و دانشگاه » نام گذاری شده است، علت چیست؟
به باور بنده، آنچه همواره ما را در مسیر توفیق در حرکتهای علمی قرار داده، توجه به وحدت میان حوزه و دانشگاه بوده و از این جهت یکی از روزهای هفته پژوهش به همین مسئله مهم اختصاص داده شده تا این نکته را مورد تأکید قرار دهد که پژوهش و تولید علم در کنار توجه به تعالی روحی از مسیر دین محقق میشود.
چنان که در بررسی زندگی و شخصیت پژوهشگران ممتاز کشور همچون شهید حسن تهرانی مقدم، ما حرکت این شهید بزرگوار را در دو مسیر میبینیم، تهذیب اخلاق و تولید علم؛ یعنی پشتوانه حرکتی شخصیتی مانند شهید تهرانی مقدم که در طراحی سامانه موشکی به توفیق رسیده، توجه به معارف دینی و برقراری ارتباط قوی با معارف اسلامی است.
بنابراین، پژوهشگر باید علم و اخلاق را در کنار هم داشته باشد و از این جهت وحدت میان حوزه و دانشگاه ضروریتر از همیشه احساس میشود.
به نظر شما، مبانی وحدت حوزه و دانشگاه در پژوهش و تولید علم چیست؟
به نکته خوبی اشاره کردید. رابطه حوزه و دانشگاه از یک نگاه، همان رابطه بین دین و علم است. وحدت این دو نهاد را نباید به معنای «یکسان شدن» مد نظر داشت، بلکه باید پیشنهاد هماهنگی حوزه و دانشگاه را در یک سازمان و شبکه ارائه کرد. هماهنگی حوزه و دانشگاه در مرحله برنامه ریزی است که غیر از یک انقلاب سیاسی است، یعنی در مرحله ای که می خواهیم عدالت جدیدی پایه گذاری شود، همه هماهنگیهای پژوهشی باید در راستای رسیدن به برنامه باشد.
این هماهنگی، از دستیابی به یک فلسفه شدن ـ که غیر از فلسفه چیستی و چرایی است ـ آغاز می شود که باید به فلسفه تاریخ ختم شود و از آنجا قوانین تکامل تاریخ اخذ گردد و سپس طبق فلسفه توسعه، استراتژی توسعه به دست آید. اگر از اینجا آغاز کنیم، میتوانیم رویکرد جدیدی به فلسفه فیزیک، فلسفه ریاضی و فلسفه زیست داشته باشیم و آنها را در قالب اسلامی تعریف کنیم و سپس با ارائه روشهای جدید در تحقیقات کتابخانه ای، تحقیقات نظری و تحقیقات میدانی، به تحقیقات جدید در علوم کاربردی برسیم.
آنگاه اگر لازم باشد، برای اداره اسلامی جامعه، به یک سازمان فرهنگی نیاز است تا در جهت دستیابی به معادلات جدید، به پژوهش و تحقیق در بخشهای نظری و کاربردی بپردازد.
در این فضا، جایگاه دانشگاه و حوزه چگونه تعریف میشود؟
در چنین فضایی برخی از این پژوهشها برعهده دانشگاهها و بخشی دیگر بر عهده حوزه است. در واقع پژوهش در فلسفه فیزیک و فلسفه ریاضی و فلسفه حیات که کیفیت شدن ماده و نسبیت ریاضی آن را تعریف می کنند، مربوط به دانشگاه هاست و استنباط احکام التزامی در سطوح خرد، کلان و توسعه، در زمینه توصیف و تکلیف و ارزش، مختص حوزه هاست که نیازمند تکامل منطق حوزه در استنباط و توسعه معرفت دینی بر پایه تعبد است.
پس از آنکه این مراحل طی شد، بر پایه پیش فرضهای جدید، امکان تحقیقات نظری و تحقیقات کتابخانه ای و میدانی تازه برای رسیدن به معادله های جدید میسر می شود که این امر، رسالت دانشگاهها به شمار می رود.
در این شرایط، ضرورت تعامل دین و علم بیشتر قابل طرح میشود، درست است؟
بله همین طور است. این نکته را هم باید مورد بحث قرار داد که ما اجزای جامعه بزرگتری هستیم و فرآیند تحول جامعه ما، نقش محوری در نحوه عملکرد ما در حوزه های مختلف بر جای می گذارد. از این نگاه، روند انقلاب اسلامی در نحوه هماهنگی دو مجموعه حوزه و دانشگاه نقش اساسی دارد.
می توان گفت، انقلاب سه مرحله دارد؛ مرحله اول، مرحله پیروزی با شعارهای سیاسی است. پس از پیروزی سیاسی، الگوی گزینش نیروی انسانی عوض می شود و اصلاح جزیی در ساختار اجتماعی پدید می آید، ولی برای اداره جامعه و ایجاد توازن سیاسی و اقتصادی، بر همان دانشهای کهن اجتماعی تکیه می شود. اما در گام بعد، بین «آرمانها» و «راهکارها» تعارض پدید می آید و در نتیجه اهداف کلی انقلاب به تعدیل کشیده می شود. این مرحله، مرحله چالش نظری است که البته باز هم با وحدت حوزه و دانشگاه به توفیق خواهیم رسید و اگر انقلاب این مرحله را طی کند و به پیروزی فرهنگی برسد، در رسیدن به آرمانهای خود گامهای بلندی برخواهد داشت.
بنابراین، توسعه وحدت حوزه و دانشگاه برای رسیدن به پژوهش و تولید علم یک ضرورت انکار ناپذیر است که همه نهادهای کشور باید برای تحقق آن همسو و هماهنگ حرکت کنند.
منبع: روزنامه قدس
نظر شما